سخنرانی حجت الاسلام سید حمید میرباقری در باره ی اهمیت و جایگاه نماز
۱۵ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۰۷
۰
۰
محمد جواد صادقی
۱۵ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۴۴
۰
۰
محمد جواد صادقی
به نظر شما کدام شاخضه ی این نماز بسیار زیبا است ؟
۱۵ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۴۲
۰
۰
محمد جواد صادقی
علی شاه علی ماه، علی نصر من الله
علی ورد لب هر دل آگاه
علی اصل وجودم، علی بود و نبودم، علی روی سجودم
علی ذکر لب رب ودودم
علی حصن حصین است، علی عین یقین است، علی حبل متین است
علی بر همه عالم امیر مؤمنین است ...
۱۵ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۱۳
۰
۰
محمد جواد صادقی
صحنۀ محشر کبراست خلایق همه در محکمۀ عدل خداوند حکیم و همه در وحشت و اندوه عظیمند، هراسان همه از خشم جحیمند، گریزد پسر از مادر و مادر ز پسر، خلق همه منتظر اجر و صوابند و عقابند و حسابند و کتابند و عتابند و خطابند، نه راهی که گریزند ز تعقیب گناهی، نه امیدی نه پناهی، همه در محکمۀ عدل الهی همه جا رفته فرو یکسره در کام سیاهی، امم و خیل نبیّین، همه در جوش و خروشند و ستادند و به گوشند که شاید شنوند از طرف ذات خدا، حکم خدا را...
۱۵ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۱۰
۰
۰
محمد جواد صادقی
فکرم همهجا هست، ولی پیشِ خدا نیست سجادۀ زَردوز که محرابِ دعا نیست
گفتند سر سجده کجا رفته حواست؟ اندیشه سَیّالِ من ـ ای دوست ـ کجا نیست؟!
از شدّتِ اِخلاصِ من عالَم شده حیران تعریف نباشد، ابداً قصدِ ریا نیست!
از کمّیتِ کار که هر روز سه وعده از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست ...
۱۵ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۰۶
۰
۰
محمد جواد صادقی
هر نمازی با طراوت، با نشاطو شوق و رغبت ، با خلوصی در عبادت ، حاصل نور بصیرت ، با صفا و میل و رغبت ، هدیه ی دریای حق گردد
یقینا
خالق یکتا و بی همتا ی منان ، در دل شفاف و نورانی و لرزان ، می نشاند بذر لطف ومهر چندان ، تا شود شایسته منشور ایمان
۱۵ فروردين ۹۳ ، ۰۸:۴۱
۰
۰
محمد جواد صادقی
۱۵ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۲۹
۰
۰
محمد جواد صادقی
شهر زیبای مدینه شده آبستن صد فتنه و بیداد که تا حشر به گردون رود از حنجرة اهل ولا ناله و فریاد که در ازمنة دهر ندارد کسی این حق کشی و ظلم و ستم یاد شرافت ز میان رفته قرار از دل و جان رفته گل آرزوی ملت اسلام به تاراج خزان رفته محمد که بود جان گرامی جهان ها ز جهان رفته مدینه شده خاموش فضا گشته سیه پوش عجیب است که بعد از دو مه و نیم غدیر نبوی گشته فراموش در فتنه شده باز و سقیفه شده آغاز، عدالت ز جفا خانه نشین گشته، بیدادگری سر به در آورده، مولای دو عالم شده بی یاور و در خانة در بسته گرفته ز الم زانوی غم در بر و بر غربت اسلام کشد از دل پر غصة خود آه که آتش زده با شعلة فریاد درون ارض و سما را
***
آب غسل و کفن ختم رسل خشک نگردیده که قرآن شده پامال و فراموش شده حرمت پیغمبر و دین و علی و آل گروهی که شده بندة دجال ستادند در بیت خداوند تبارک و تعالی به درون کینة مولا نه حیایی و نه شرمی ز رسول و علی و حضرت زهرا، عوض دستة گل شاخة هیزم به سر شانه نهادند، در خانه ستادند ز بیداد زبان را به جسارت بگشادند که هان یا علی از چیست که در خانه نشستی، در از قهر به روی همه بستی، اگر این لحظه در خانة خود را نگشایی نیایی به سوی مسجد و بیعت ننمایی . . .
۱۴ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۳۰
۱
۰
محمد جواد صادقی
صبح زود است و رها از همه غم ها شده زهراو آماده ی رفتن شده است ام ابیهابنشینید ، ببینیدکه این آخر روزی ، نشسته است کمی نان ، بپزد بهر یتیمان شده است دست به زانو ، به این سو و به آن سو ، زده جارو همه ی خانه ی خود را و عوض کرده لباس های حسین و حسنش را ، گل پر محنش را ،و می داد به زینب کفنش را ، همان پیروهنش را ، که با زحمت بسیار به اتمام رسانده صدا کرده کنون دختر خود را ، همان زینب کبری ، همان زینت بابا ، همان ثانی زهرا ، خدا ختم به خیرش کند این قصه ی اورا عزیزم ، امیدم ، ببین دختر من ، دلبر من مادر تو بار سفر بسته و حالا اگر اینجا بنشسته. . .
۱۴ فروردين ۹۳ ، ۲۳:۲۲
۰
۰
محمد جواد صادقی