بهترین راه برای آمرزش گناهان!
وَلَا یَأْتَلِ أُوْلُوا الْفَضْلِ مِنکُمْ وَالسَّعَةِ أَن یُۆْتُوا أُوْلِی الْقُرْبَى وَالْمَسَاکِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ
و سرمایهداران و فراخدولتان شما نباید از دادنِ [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند، و باید عفو کنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید؟ و خدا آمرزنده مهربان است.
جاتون خالی این هفته با دوستان رفته بودیم کوه! سعی کردیم تا جایی که می تونیم خودمون را به بالاترین نقطه ی کوه برسانیم.
نکته ی جالب این بود که هر چه بالاتر می رفتیم، حرف یا داد می زدیم انعکاس و پژواک صدایمان بیشتر شده و با شدت بیشتری به ما اصابت می شد!
برای چند لحظه با خودم خلوت کردم و گفتم: من که امروز برای تفریح اومدم کوه ، باید از این کوه با این عظمت درسی بگیرم و اون را در دفتر خاطراتم برای همیشه ثبت کنم!
یاد یک داستانی افتادم:
مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت، که به چوپان پیری برخورد. غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی صحبت کردند. بعد صحبت به وجود خدا رسید. مرد گفت: اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسئول هیچ کدام از اعمالم نیستم. زیرا مردم می گویند که او قادر مطلق است و اکنون و گذشته و آینده را می شناسد.
چوپان زیر آواز زد و پژواک آوازش دره را آکند. بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کس. صدای فریادهای چوپان نیز در کوه ها پیچید و به سوی آن دو بازگشت. سپس چوپان گفت: زندگی همین دره است، آن کوهها، آگاهی پروردگارند؛ و آوای انسان، سرنوشت او. آزادیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوئیم، اما هر کاری که می کنیم، به درگاه او می رسد و به همان شکل به سوی ما باز می گردد.
میگن اگه چیزی از خدا میخواهی خودت اول سعی کن اون کار رو در توان خودت انجام بدی، اگه از خدا روزی بیشتری میخواهی اول خودت به بقیه کمک کن، اگه رحم خدا رو میخواهی اول خودت به دیگران رحم کن. حال اگر میخواهی خدا تو رو ببخشه و از گناهانت بگذره، خب اول خودت بقیه رو ببخش و ازشون بگذر